«حجاب» امر شخصی نیست

ساخت وبلاگ

رویکرد تازه صدا و سیما در پرداختن به پرسش‌ها، ابهامات و شبهات، در قالب برگزاری برنامه‌های نقد و نظر، بسیار ستودنی است؛ از برنامه «بدون توقف» گرفته تا برنامه «دست خط» و از برنامه «عصرانه» گرفته تا برنامه «زاویه» و البته کمی قبل‌تر برنامه‌ «جهان آرا» و دیگر برنامه‌های مشابه.

ورود عالمانه و منتقدانه به مباحث و موضوعات چالش‌برانگیز موجود در جامعه، در عین حالی که می‌تواند احیاگر نقش «آگاهی‌بخشی» رسانه‌ملی باشد، نشان‌دهنده و افزاینده توان نرم‌افزاری انقلاب اسلامی در مواجهه با موج فزاینده جریان‌سازی‌های فرهنگی دشمنانی است که سال‌هاست با نومیدی مطلق از براندازی سخت، تمام توان و ظرفیت خود را روی جنگ روانی و رسانه‌ای متمرکز کرده‌اند.

پرداختن به موضوع «حجاب» در برنامه اخیر «زاویه» (در شبکه چهار سیما) توجهات بسیاری را جلب و بازخوردهای مختلفی را پدید آورد که ضرورت استمرار نقد و نظر پیرامون آن را دوچندان کرده است، تا بلکه بتواند پس از سال‌ها تجاهل مسوولان از چنین موضوع پرچالشی، مبانی نظری مناسبی برای سیاست‌گذاران و برنامه‌ریزان حوزه‌ی اجتماعی و فرهنگی کشور فراهم آورد.

در این مجال اندک کوشش گردیده تنها، فراخور مباحث مطرح شده در آن برنامه، چند نکته را پیرامون موضوع حجاب یادآوری کنم؛

1. نگاه برخی منتقدان به «الزامی بودن حجاب» ناشی از رویکرد آن‌ها به اصل مقوله دین و دینداری است که آن را به رابطه فردی انسان و خدا فرومی‌کاهند و به نوعی شوون اجتماعی دین و دینداری را منکر بوده یا چندان مورد عنایت قرار نمی‌دهند. از منظر این افراد، اساساً ایجاد حکومت دینی و ورود دین به عرصه‌های سیاسی و اجتماعی مورد نقد است، دین را «حداقلی» می‌خواهند و پررنگ‌ترین لایه‌های آن را «اخلاقیات» و «عبادات» (آن هم اخلاق و عبادت فردی) می‌دانند. نقطه آغاز برای بحث با چنین افرادی در موضوعی مثل حجاب، پرداختن به موضع بنیادی‌تری مثل ضرورت ایجاد حاکمیت دینی است.

2. در اینکه «حجاب» در اصل و اساس خود، ریشه در اعتقادات و باورهای انسان (و خصوصاً زنِ) مسلمان دارد، هیچ تردیدی نیست، اما کاستن «حجاب» به «امر شخصی»، اصلی‌ترین خطای راهبردی منتقدان و گاه حتی مدافعانِ الزامی بودن حجاب است. تجسس در احوال شخصی مردم، امری مذموم و غیر قابل پذیرش در نظام اسلامی است، اما حجاب، یا بهتر بگوییم نقطه مقابل آن، یعنی بدحجابی و بی‌حجابی، به‌واسطه تأثیرات مستقیم، غیر‌قابل انکار و گسترده آن در حوزه حیات اجتماعی است که ورود قانون‌گذار، سیاست‌گذار و در یک کلام حاکمیت را در آن ناگزیر می‌نماید. همچنانکه در هیچ‌کجای دنیا به بهانه شخصی بودن علم‌آموزی، تغذیه یا بهداشت، دولت‌ها و حکومت‌ها خود را در قبال آموزش و سلامت مردم، فارغ از مسوولیت نمی‌شمارند.

3. ماجرای اخیر کرونا در ایران و جهان ثابت کرد، حکومت‌ها در موضوع «سلامت مردم» نقشی بیش از بسترسازی‌های فنی و جایگاهی فراتر از نصیحت و توصیه دارند؛ آنجا که زیان عمومی و بیماری شهروندان مطرح باشد، حتی تعطیل کردن آموزش‌و‌پرورش، مسافرت و کسب‌و‌کار مردم نیز موجّه خواهد بود. الزام‌آور بودن «حجاب» نیز دقیقاً از همین جنس است؛ همچنان که حکومت‌ها در قبال سلامت جسم مردم مسوولند، در قبال سلامت روانی و روحی آن‌ها نیز مسوولیت دارند و نمی‌توانند و نباید به فرهنگسازی و توصیه‌های اخلاقی بسنده کنند.

4. افرادی که «الزام به حجاب» را مردود می‌شمارند، معمولاً مصادیق متعددی از «اجرای بد قانون» فهرست می‌کنند و با ذکر آن شواهد، الزام‌آور بودن حجاب را مفسده‌برانگیز می‌خوانند. هرچند نمی‌توان از برخی کج‌سلیقگی‌های مربوط اجرای مقررات مربوط به حجاب چشم‌پوشی کرد، اما این تحلیل سهل‌انگارانه نیز قابل پذیرش نیست که بدون در نظر گرفتن عوامل و عناصر متعدد مرتبط با تدوین، تصویب، فرآیند اجرا و ویژگی‌های مجریان ضوابط مرتبط با حجاب، اصلِ «ضابطه‌مندی» را به‌عنوان ریشه ناکارمدی بدانیم و حکم به رفع الزام قانونی دهیم! آیا اگر در تدوین قانون، جامع‌نگری بیشتری انجام شود، مجریان قانون آموزش‌های لازم را طی کنند و فرآیندهای اجرای قانون بازنگری و متناسب‌سازی شود، بازهم شاهد همین نتایج از اجرای قانون خواهیم بود؟

ــــــــــــــــ

پی‌نوشت:

این یادداشت توسط روزنامه صبح نو در روز یکشنبه ششم مهرماه منتشر گردید. لینک ذیل:

http://sobhe-no.ir/newspaper/1024/10

شهید آوینی و نگرش به مدرنیته (3) ـ سیطره تمدن غرب بر شئون زندگی آدمیان...
ما را در سایت شهید آوینی و نگرش به مدرنیته (3) ـ سیطره تمدن غرب بر شئون زندگی آدمیان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : baazkhaani بازدید : 97 تاريخ : دوشنبه 11 اسفند 1399 ساعت: 23:07