کوروش کبیر، بیگ‌دیتا و پیام‌رسان ایرانی

ساخت وبلاگ

بیگ‌دیتا (داده‌های کلان) به معنای حجم وسیعی از داده‌های مختلف و متنوع (شامل متن، عدد، کاراکتر، صدا، تصویر، فیلم و ...) است که به منظور کشف الگوهای معنی‌دار ذخیره می‌شوند.

بزرگی حجم این داده‌ها به‌حدّی است که برای سنجش آنها از واحدهای خاص اندازه‌گیری مثل «اگزابایت» و «زتابایت» استفاده می‌شود. مثلاً اگر یک حافظه‌ی 1000 گیگا بایتی (که به آن یک ترابایت می‌گویند) را در نظر بگیرید، یک اگزابایت، معادل یک میلیون برابر آن حافظه و یک زتابایت، معادل یک میلیارد برابر آن حافظه، ظرفیت دارد!

باید بین داده (یا همان دیتا) و اطلاعات فرق گذاشت؛ داده‌ها در واقع ورودی‌های خامی هستند که بدون هیچ ترتیب و طبقه‌بندی معنی‌داری جمع‌آوری شده‌اند و مفهوم خاصی را منتقل نمی‌کنند اما، در صورتی که روی آنها پردازش خاصی انجام دهیم تبدیل به «اطلاعات» می‌شوند که انتقال دهنده معنی هستند.

به عنوان مثال اطلاعات مربوط به خرید تعدادی از شهروندان که بدون ترتیب خاصی در یک فایل ذخیره شده‌اند، «داده» هستند اما زمانی که از آنها برای دسته‌بندی مشتریان و نیازهای آنها بهره ببریم این داده‌ها به «اطلاعات» تبدیل می‌شوند.

در نتیجه داده‌‌ها هرچقدر هم که متنوع و حجیم باشند به خودی خود ارزش چندانی ندارند و چیزی که آنها ارزشمند می‌سازد تجزیه و تحلیلی است که روی آنها صورت می‌گیرد.

با همین توضیح، درک بهتری از چرایی ارزشمندی «بیگ‌دیتا» فراهم می‌شود؛ کاوش، تحلیل و تفسیر داده‌های بزرگ می‌تواند به کشف الگوها و هنجاری‌های رفتاری اعضای آن مجموعه منجر شود. این الگوها سپس منجر به طراحی استراتژی‌های متناسبی می‌شوند که برای مقاصد مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرند.

تولید این حجم عظیم از داده، کار یک نفر، یک گروه و یا حتی یک سازمان نیست، چنین حجمی از داده‌ها، تنها در شبکه‌ای در هم پیچیده و در حال تعامل متشکل از میلیونها و بلکه میلیاردها ابزار (نظیر رایانه‌ها، ابررایانه‌ها، تلفن‌های همراه، ماهواره‌های مخابراتی و هواشناسی و دیگر اشیاء هوشمند) امکان تولید دارد.

دیجیتالی شدن بیش از پیش فعالیتهای روزمره و کسب و کارها، هر روز بیشتر از گذشته دامنه‌ی تولید داده‌ها را وسیع‌تر می‌کند. به تعبیری همه‌ی افراد، گروه‌ها و سازمانها، امروز به ژنراتورهای تولید داده تبدیل شده‌اند. داده‌هایی که در وهله‌ی اول، پراکنده، غیرساختارمند و فاقد معنی‌اند، اما در درون خود واجد ظرفیتهای شگفت‌آوری از اطلاعات کاربردی‌اند که لازم است واکاوی و استخراج شوند.

بسیاری از شرکتهای پیشتاز ارائه دهنده‌ی خدمات و محصولات (نظیر آژانسهای مسافرتی، رستورانها، فروشندگان لوازم خانگی، خودروسازها، صنایع بهداشتی و دیگر صنایع) با تحلیل داده‌های مربوط به مشتریان خود، نسبت به تنظیم زمان و مکان ارائه‌ خدمت و محصول، تغییر و بهبود در نوع و کیفیت تولیدات، خلق محصول و خدمت تازه، ایجاد و توسعه‌ی بازارهای جدید و حذف هزینه‌های زائد اقدام می‌کنند.

استفاده از بیگ‌دیتا، منحصر به حوزه‌های اقتصادی نیست، شبکه‌های بهداشت و درمان کشورها با تحلیل رفتار مردم، به الگوی پیدایش و گسترش بیماریها پی‌برده و استراتژی‌های متناسبی را برای فعالیتهای درمانی خود برمی‌گزینند.

نیروی انتظامی و پلیس می‌تواند با تحلیل بیگ‌دیتا، مناطق خطرخیز، گروه‌های تبهکار و نوع جرائم سازمان‌یافته را شناسایی و برای مقابله با آن تدبیر کند.

نظام آموزشی با همین روش، می‌تواند به تحلیل مناسبی از سطح آگاهی و نیازهای آموزشی کودکان و نوجوانان رسیده و برنامه‌‌های مناسبی را برای ارتقای دانش و بینش آنها فراهم آورد.

شرکتهای تولید کننده فیلم، انیمیشن و موسیقی (و دیگر محصولات فرهنگی) می‌توانند نسبت به تولید محصولات مورد علاقه‌ی مخاطبان خود با اطمینان بالا از استقبال مخاطبان از آثار خود، اقدام کنند.

و هزاران هزار مثال دیگر.

در یک کلام، تحلیل داده‌های کلان، مهم‌ترین ابزار برای کشف الگوها و عادات رفتاری است (نه فقط در آدمیان که می‌تواند عناصر و پدیده‌‌های طبیعی را نیز شامل شود)که این امکان نیز تنها از مسیر دستیابی به بیگ‌دیتا میسر است.

شبکه‌های اجتماعی امروزه یکی از منابع اصلی تولید «کلان‌داده‌ها» محسوب می‌شوند، منبعی که می‌تواند مرجع مناسبی برای تحلیل و شناسایی رفتارهای اقتصادی، فرهنگی، آموزشی، بهداشتی، تربیتی و ... اعضای جامعه باشد و برنامه‌ریزان کشور را در جهت طراحی برنامه‌های مناسب و مؤثر یاری رساند؛ صدالبته منظور از «برنامه‌ریزان» فقط دستگاه دولت و حاکمیت نیست، صاحبان شرکتها و مؤسسات بزرگ خصوصی را نیز باید جزء ارکان برنامه‌ریزی و اجرا به حساب آورد.

تعجب می‌کنم از کسانی که از «ملی‌گرایی» و   ایرانی   بودن دم می‌زنند و به اسطوره‌های باستانی آن همچون «  کوروش  » مفتخرند، اما از درک منافع ملی حاصل از تجمیع بیگ‌دیتا در درون کشور عاجزند!

شاید اکنون این گزاره به استدلال بیشتری نیاز نداشته باشد که: حمایت از پیام‌رسان داخلی، فارغ از مسلمان بودن یا نبودن، انقلابی بودن یا نبودن، اعتقاد به جمهوری اسلامی داشتن یا نداشتن، یک «ضرورت ملی» است.

شهید آوینی و نگرش به مدرنیته (3) ـ سیطره تمدن غرب بر شئون زندگی آدمیان...
ما را در سایت شهید آوینی و نگرش به مدرنیته (3) ـ سیطره تمدن غرب بر شئون زندگی آدمیان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : baazkhaani بازدید : 115 تاريخ : دوشنبه 10 دی 1397 ساعت: 18:34